چهار اشتباه بزرگ که باید از انجام آنها اجتناب کنید

اشتباهات زندگی
نویسنده: جان ماکسول | ترجمه: سپیده ناجی

آن اوایل در شغلم، من به مقام پیشوای روحانی در کلیسایی در کالیفرنیا برگزیده شدم. برای افرادِ حاضر در کلیسا سالن بسیار زیبایی برای عبادت وجود داشت که کاملا سنتی بود. آنجا برای من ساختمانی پرازدحام در نامطلوب‌ترین مکانِ ممکن بود. ظرف دو سال با متصدی و رئیس کلیسا برای نقل مکان و توسعه آنجا صحبت کردم. من مکان بسیار عالی و خوبی با قیمت مناسبی پیدا کرده بودم. در دوران جوانی و پر‌شور وشوقیِ خود فکر می‌کردم که ساختن یک کلیسا مثل استخدام کردن یک معمار، یک مهندس و شرکت ساختمانی کار راحتی است. اما خیلی اشتباه می‌کردم… حتی با وجود اینکه کالیفرنیا ایالتی با بیشترین نظم و قوانین در آمریکا است، من با ضربه‌ای بعد از ضربه دیگر مواجه می‌شدم.

مقامات محلی اولین طراحی را رد کردند! پرندگانی که در خطر انقراض بودند نیز ساخت‌وساز طرح دوم ما را محدود کردند. ما پیشنهاد کردیم ساختمانی را در جای دیگر بسازیم فقط برای اینکه گیاهانِ در معرض خطر را پیدا کنیم. ما دوباره جابجا شدیم و بقایای جمعیت بومیِ باستانی و عتیقه‌ای را پیدا کردیم. سال‌ها گذشت و ما مطالعات اکولوژیکی اجباری، شرایط احیای زیست‌محیطی و قوانین پرهزینه ساختمان‌های جدید را پرداخت کردیم. اگر من برای انجام تکالیفم زحمت می‌کشیدم، به بی‌تجربگی و خامی خودم اعتراف می‌کردم و با افراد کار‌بلد و ماهر مشورت می‌کردم؛ ما این ساختمان را چند سال زودتر می‌ساختیم و هزینه کمتری هم می‌پرداختیم.

من یاد گرفتم تا اشتباهاتم را بپذیرم. من ارزش رشد و پروبال گرفتن به‌ دنبال اشتباهات و همچنین گذراندن مراحل زندگی با فرصت‌های از دست رفته را کشف کردم. با گذشت زمان متوجه شدم که می‌توان از بسیاری اشتباهات رایج و پشیمانی‌ای که به دنبال آن است بر حذر بود. ۴ مورد از این اشتباهات در ادامه برای شما ذکر شده است.

جمله انگیزشی جرج برنارد شاو
  1. اختصاص دادن زمان بسیار اندک با افراد مناسب هیچ‌چیزی محدود‌کننده‌تر از بودنِ با افراد نامناسب نیست؛
    آنها شما را از جایگاهتان پایین می‌کشند،
    رشد و تعالی شما را محدود می‌کنند،
    توجه و تمرکز شما را منحرف می‌کنند
    و افکار منفی را به شما تحمیل می‎‌کنند. متقابلاً افراد درست مانند تیمی از سربازان شخصی است که شما را به پیروزی می‌رساند. آن دسته از افرادی که الهام‌بخش شما برای بهترین بودن هستند را مشخص کنید. آنهایی که شامل خصوصیات زیر می‌باشند:
  • آنها بدون قید و شرط عشق می‌ورزند. از من به خاطر چیزی که هستم قدردانی می‌کنند؛ حتی ضعف‌ها، ترس‌ها، طرز فکر و طبیعت ویژه هر فرد و همه و همه…
  • آنها به من ارزش می‌دهند. با صداقت، دانایی و تجربه‌های خود مرا به فرد بهتری تبدیل می‌کنند.
  • آنها دائماً رشد می‌کنند. افرادی که به رشد و توسعه خود اهمیت می‌دهند شما را نیز به آن تشویق می‌کنند.
  • آنهایی که با ما هم‌قدم هستند، ما را حمایت می‌کنند و در سفر ما سهمی دارند که باعث می‌شوند ناهمواری‌های جاده کم شده و مسیر آسان شود.
  • از زندگی لذت می‌برند. خوش‌بینی، شور و شوق و احساس ماجراجویی همه اینها مسری هستند.
  1. نگفتن آن چیزی که باید گفته شود

صادقانه بگویم الان این برای من خیلی راحت‌تر شده است. شجاعت واقعی و زیادی می‌طلبد تا در ذهن خود سخن بگویید، مخصوصاً زمانی‌ که آنچه که باید گفته شود آن‌چیزی نباشد که دیگران می‌خواهند بشنوند. من صداهای بسیاری که در ذهنم گفته می‌شود را می‌سنجم و آنهایی را انتخاب می‌کنم که به من اجازه بیان آنچه که برایم مهم است را می‌دهد.

  • صدای هدیه من؛ بهترین استعدادها را منعکس می‌کند، شور و اشتیاق را به کلماتم می‌آورد و اجازه می‌دهد تا آن شور و شوق را در دیگران جاری کنم.
  • صدای شخصیت من؛ ارزش‌هایی که به آن باور دارم را بیان می‌کند.
  • صدای تجربه‌ من؛ این صدای تعلیم و آموزش من است که مرا قادر می‌سازد تا به رشد و تعالی دیگران کمک کنم.
  • صدای قلب من؛ احساسات مرا بیان می‌کند. این صدا بیش از هر چیز دیگر پشیمانی را به بار می‌آورد اگر شنیده نشود.
  • صدای رویای من؛ آرزوهای مرا بیان می‌کند. اجازه دادن به دیگران برای شنیدن آنها راهی است که تضمین می‌کند آنها انجام خواهند شد.
  • صدای پرسش‌گر من؛ صدایی است که آرزو داشتم زمانی که در کالیفرنیا بودم از آن استفاده می‌کردم. این صدا غرور مرا جریحه‌دار کرده و مرا آزاد می‌کند تا بگویم: “من متوجه نشدم” یا “می‌توانید کمکم کنید؟”
  1. عدم اقدام و تلاش برای اهداف ارزشمند

به نظر من این یکی از بزرگ‌ترین و رایج‌ترین حسرت‌ها و پشیمانی‌هایی است که سبب تأخیر و به تعویق انداختن می‌شود.
به این معنی که شما می‌دانید باید کاری انجام دهید ولی هیچ کاری نمی‌کنید؛

مهیا شدن برای کسب آمادگی، برنامه‌ریزی برای شروع، قصد انجام دادن کاری و … باید بدانید که تنها مقاصد خوب، هیچ‌وقت چیزی را به انجام نمی‌رسانند.
برای اینکه خودم را در مسیر حفظ کنم، هر شب دقایق کوتاهی را به درست‌کردن لیستی از آنچه که قصد انجام دادن آن برای روز بعد را داشتم اختصاص دادم. صبح زود از خواب بیدار می‌شوم تا آن وظایف را به انجام برسانم.  در آن زمان که همکارانم روز کاری خود را شروع می‌کنند من آن را طی دو ساعت به انجام می‌رسانم. این برنامه برای کسی کار نمی‌کند. قدردان ساعت درونی خود باشید و حول احتیاجات خانواده‌تان کار کنید.

سبک زندگی شما مهم نیست؛ سازنده‌ترین و کم‌ترین زمانِ توقف در روز را پیدا کنید و به کارهایتان اختصاص دهید. برنامه‌ای از کارهای روزانه‌تان را یادداشت کنید و روی آن کار کنید.


هیچ‌چیز آزار‌دهنده‌تر از رویایی که در خاموشی فرو رفته نیست…

جمله انگیزشی هدف
  1. اجازه دادن به دیگران برای کنترل سرنوشتتان

من در دانشگاه رشته الهیات خوانده‌ام. یکی از کتاب‌های مورد‌علاقه من جایی که ایستاده‌ام؛ بیوگرافی مارتین لوتر اثر رولاند باینتون بود.
این کتاب، نیاز یک رهبر دینی در پیروی کردن یا امتناع در انجام کارها را توصیف می‌کند. “من نمی‌توانم و نمی‌خواهم چیزی را انکار کنم”
بر‌اساس گزارشات، لوتر وقتی که قبل از امپراطور روم مقدس اثر چارلز وی فراخوانده شده بود این جمله را بیان کرد. “جایی که ایستاده‌ام… نمی‌توانم غیر از این را انجام دهم. خداوند مرا کمک کند…”

ما همه تحت‌فشارِ حاصل از همراه شدن با برنامه دیگران هستیم.
خواه دوستتان شما را به نوشیدن یک نوشیدنی به‌جای خواندن کتاب ترغیب کند
یا اینکه
همکارتان روزِ شما را با ایمیل‌های بی‌پایان و یا شوخی‌های بی‌حد و اندازه به بطالت بکشاند.

این یعنی به دیگران اجازه دهید تا جریانِ زندگی شما را به دلخواه خود به شما دیکته کنند؛ حتی اگر آن شخص والدین یا شریک زندگیتان باشد. شکستن این بند و رهایی از این وضعیت شجاعت می‌طلبد.
من هنوز به یاد دارم روزی در سن ۳۲ سالگی به نزد پدرم که با‌نفوذ‌ترین فرد در زندگی‌ام است رفتم تا از او اجازه‌ ترک کلیسا به‌ منظور پیدا کردن مسیر خود را کسب کنم. پدرم گفت: “پسرم! به نظر من تصمیم درستی می‌گیری” هیچ‌کدام از ما به گذشته نگاه نکرد.

شما هیچ‌وقت پشیمانی‌ها و حسرت‌ها را نمی‌توانید از بین ببرید. ما همه ناقص هستیم و در پسِ همه این‌ها خطاها و اشتباهات وجود دارند اما همه ما بالاخره از این موانع گذر خواهیم کرد. اما اگر همه این خطرها در افق دید ما باشند می‌توانیم چرخ‌هایمان را قبل از اصابت به آنها بچرخانیم و به موقع تغییر مسیر دهیم. یادگیریِ پذیرفتن اشتباهات اهمیت دارد؛ اما در وهله اول یادگیریِ اجتناب از انجام آنها، جایی است که رشد و تعالی آغاز می‌شود…

اشتراگ گذاری:

ارسال به واتس آپ
ارسال به ایمیل
ارسال به تلگرام

Add a Comment

برای افزودن دیدگاه باید وارد شوید .

مطالب مرتبط

زنبیل خرید