نویسنده: زکریا بورن | ترجمه: سپیده ناجی
داستانِِ موفقیتهای بزرگ همگی پر از اقدامات اصلی و ریشهای هستند که افراد را در موقعیتی قرار میدهد تا از رقیبان خود موفقتر باشند.
- زمانی که در دوران دانشگاه، بیل گیتس اولین قرارداد کاری خود را بست و سبب پیدایش مایکروسافت شد، او را رئیسجمهور سیستمهای MIT نامیدند. در حقیقت او حتی یک خط هم کدنویسی نکرده بود.
- دیوید بووی تعداد زیادی محافظ برای خود استخدام کرد تا دنبال او باشند و باعث شوند زمانی که در آمریکا است، معروف به نظر برسد.
- مربی رشد فردی؛ وین دایر با لهجههای متفاوت به کتابفروشیها زنگ میزد و وانمود میکرد که خریدار کتابهاست تا تقاضا برای خرید اولین کتابش بالا برود.
- بنی بلانکو نویسنده اشعار خوانندگانی چون ریحانا، جاستین بیبر و مارون۵ داستانش در روزهایی که مشهور نبود را اینگونه تعریف میکند: من برچسبهای شماره تلفن را برمیداشتم و وانمود میکردم که یکی از وکلای آن هنرمندانم. میگفتم: “من وکیل جی_زی هستم؛ باید با کریگ کالمن صحبت کنم میدونید؟ مالک موسسه آتلانتیک…” و آنها میگفتند: “فورا” و سپس من میگفتم: “لطفا فقط به نواری که نسخه نمایشی موزیکهایم در آن است گوش کنید”
شروع ناگهانیِ یک صنعت، ساخت اولین لیست از مشتریان یا رسیدن به آن شغلِ رویایی بدون تجربه لازم دشوار است. اینها موانعی است که افراد بسیاری را از رسیدن به چیزهایی که میخواهند، باز میدارد. بدون سابقه کار یا لیستی از مشتریهای پایه و خریدار، شما مجبور به جبران همه این تفاوتها در یک خصوصیت هستید؛ اعتماد به نفس خالص. این واقعیت است! باور قلبی و واقعی به خود و تواناییهای خود، شما را به مرحله بالاتر سوق میدهد؛ جایی که این ایدههای هیجانانگیز را زندگی میکنید. این ویژگی به شما کمک میکند تا نقاط ضعف خود را در این سیستم پیدا کنید تا آن را در راهی به کار ببرید تا به شما و همه افراد درگیر در آن سود برساند.
چگونه اعتماد به نفس پیدا کنیم؟
شاون اِیکر، متخصص روانشناسی مثبتگرایی و نویسنده کتابهای پرفروش، مثبتاندیشی را به عنوان نتیجه و فایده خوشبختی بیان میکند. او میگوید: “موفقیت بهوسیله شادی سوختگیری میشود” نه چیز دیگر. در انواع حالات مثبتگرایی، افکار و ذهن ما بیشتر تمایل به خلاقیت، اطمینان، انتظار مثبت، سازندگیِ بیشتر و شرکت در پروژههای جدید پیدا میکند.
- حالتی از احساسات مثبت و قوی را به خود تزریق کنید
برای پذیرفتن ایدههای جدید ابتدا باید مثبت باشید. از اینجا به بعد میتوانید مشخصات دلخواه خود را در ذهنتان تکرار کنید یا مانند مانترا با صدای بلند تکرار کنید. لیدیگاگا اینگونه شرح میدهد: “و هنوز انجام نشده… این دروغ است. شما دروغ میگویید؛ بارها و بارها تکرارش میکنید… و سپس یکروز این دروغ به واقعیت میپیوندد…” در ابتدا موقعیت او، آنچه را که میگوید منعکس نمیکند و این برای زمانی است که شما شروع به انجام این نوع از کار میکنید. شما باید با ایمان زندگی کنید. باید این را بدانید و باور داشته باشید. باید اطمینانی در پشت دروغهای زیبایی که هر روز برای خود تکرار میکنید وجود داشته باشد. آنهایی که تداعیکننده آنچه که در زندگی میخواهید باشید هستند.
- ذهن خود را بر روی هدف دلخواهتان متمرکز کنید
وقتی که چیزها آنگونه که باید در هماهنگی با اهدافتان نیستند باید آنها را نادیده بگیرید. شما میخواهید اعتماد به نفس را به خودتان پیوست کنید. از خودتان بپرسید: “چه احساسی خواهم داشت اگر همین الان به دستش آورم؟ موفق شدن چه احساسی به من میدهد؟ وقت بگذارید تا زمانی که احساس کنید واقعا چه چیزی را میخواهید. به خواستههای خود اطمینان داشته باشید. آن احساس غرور و سربلندی را در خود حس کنید… آن هیجانِ ناشی از به واقعیت پیوستن رویایتان…
زمانیکه از مدونا پرسیده شد که قبل از مدونای واقعی شدن چه شکلی بود او جواب داد که همیشه در ذهن خود همان مدونا بوده است. او اولین بار وقتی سیمور استین (بنیانگذار Sire Records) را پس از به هوش آمدن در بیمارستان دیده که نسخه نمایشی آهنگهای او را در واکمن گوش میداده به همین مدونا مشهور شده است. این اولین بار بوده که آن دو یکدیگر را ملاقات کردند و او تحت تأثیر موسیقی مدونا و رانندگیاش قرار گرفته بود. مدونا برای بازی در اولین فیلم خود در سن ۲۰ سالگی، نامهای با خط خودش در سه برگ برای استیون لوسکی کارگردانِ فیلم نوشت و در آن خود و زندگیاش را شرح داد. بدون یک رزومه یا عکس، مدونا یکی از بازیگران فیلمِ ترسناک “یک قربانی مشخص” شد.
- اول خودتان را در اولویت قرار دهید
خودتان و احساسی که دارید را دو تا از مهمترینها در اولویتهای زندگیتان قرار دهید. شما لایق هر آنچه که برای خودتان آرزومندید هستید. زمانیکه سیلوستر استالونه به شدت فقیر بود، راکی را نوشت. فیلمنامه آن ۳۰۰,۰۰۰ دلار؛ معادل یک میلیون دلارِ امروز خریداری شد. او میگوید تنها راهی که استدیو میتوانست فیلمنامه را استفاده کند این بود که من نقش راکی را بازی کنم. استالونه آن را معامله بزرگی توصیف میکند که در آن برهه از زمان واقعا دیوانگی بود. شما در حال حاضر بیش از آن میزان کافی برای بهدست آوردن آنچه که در زندگی میخواهید، هستید؛ پس به خوشبختی و هدف خود اطمینان کنید. اعتقاد و اطمینان میتوانند به وجود آورنده تفاوتهایی در موفقیت شما باشند. چیزهایی مثل اعتماد به نفس که دیگر مردم ندارند میتواند دربِ بازی به سوی یک زندگی جدید باشد…