بخش اول
۱- توجه کردن به تعارضها
فهرستی از تفاوتها و اختلافهای خود تهیه کنید.
کشمکشهای زندگی زناشویی همیشه به موضوع حاد (مانند خیانت یا جرّ و بحثهای شدید) مرتبط نیستند. اگر ندانید که مشکل دقیقا کجاست، هیچگاه نمیتوانید آن را حل کنید، بنابراین نگاهی صادقانه به مسائل زناشویی خود بیندازید. به جای اشاره به جملات مبهم و کلی مانند “تو من را درک نمی کنی”، سعی کنید به جزئیات توجه کرده و به موضوع خاصی اشاره کنید. از خودتان سوالات دقیقتری بپرسید:
آیا شما و همسرتان از یکدیگر دور شدهاید؟ آیا هر کدام از شما اهداف، علایق و یا دید متفاوتی نسبت به آینده دارد؟ آیا نیازهای روحی و جسمی شما برآورده شده است؟ نیازهای همسرتان چطور؟ آیا شما به خوبی با یکدیگر صحبت میکنید و ارتباط دوستانهای دارید؟ آیا هنگامی که هر یک از شما یا همسرتان صحبت میکنید، طرف مقابل به صحبتها گوش میدهد؟ آیا صحبتهای شما محدود بوده و فقط در حد ضرورت است؟ آیا شما در رویدادهای اضطرابآور شریک زندگیتان، مانند مشکلات کاری، مشکلات اقتصادی، بیماری و یا مرگ عزیزان، خود را درگیر میکنید؟
مسائلی را که مبنای مشکلات عمده زندگی زناشویی شما است، شناسایی کنید.
اگر کشمکش شما بر روی مسائل حاد، مانند خیانت، متمرکز است، شما هنوز باید بر روی مسائل مبنایی تمرکز کنید. این مسائل را شناسایی کرده و به آن ها توجه کنید، وگرنه شما و همسرتان در آینده در دام یک الگویی منفی اسیر خواهید شد. علاوه بر بازسازی اعتماد نسبت به یکدیگر، شما و همسرتان باید با عواملی که منجر به خیانت یکی از طرفین شده، مواجه شوید. شاید شما احساس کردهاید که همسرتان به نیازهای شما توجهی نمیکند و یا رابطه شما خستهکننده شده است.
به یاد داشته باشید که سرزنش کردن موثر نخواهد بود. به جای این که بگویید “من به تو خیانت کردم، چون تو از نظر جسمی و روحی من را ارضا نمیکردی”، میتوانید بگویید “آنچه که من انجام دادم اشتباه بود و من از این کار پشیمان هستم. من تلاش میکنم تا اعتماد از دست رفته را مجددأ ایجاد کنم و راه حلی برای مشکلات و اختلافها پیدا کنم.”
به دنبال راه حلهای بالقوه برای مشکلات خود باشید:
مشخص کنید که آیا شما و همسرتان میتوانید مشکلات شناسایی شده را مورد بررسی قرار دهید. شما و همسرتان چه تغییرات خاصی را میتوانید برای بهبود شرایط انجام دهید؟ باید توجه داشت که شما و همسرتان هر دو باید برای حل مشکلات تلاش کنید.
یک کاغذ سفید بردارید و وسط آن یک خط بکشید. در بخش بالا کارهایی را که شما میتوانید انجام دهید، فهرست کنید و در بخش پایینی کارهایی را که همسرتان می تواند انجام دهد، فهرست کنید. شما و همسرتان میتوانید هر کدام به صورت جداگانه فهرستی از این کارها تهیه کنید و سپس آنها را با یکدیگر مقایسه کنید.
برای مثال، ممکن است شما بنویسید که باید کمتر بر روی کار تمرکز کنید، به همسرتان دستور ندهید و مهربانتر باشید. ممکن است شما از همسرتان انتظار داشته باشید که بیشتر در کارهای خانه و مراقبت از کودکان به شما کمک کند.
به کار کردن بر روی نقایص خود تعهد دهید.
هنگام بحث بر روی فهرست راه حلهای بالقوه، لحن سازنده خود را حفظ کنید. به جای تأکید بر روی تغییراتی که همسرتان باید در رفتار خود انجام دهد، بر روی این موضوع تمرکز کنید که چگونه میتوانید برای حل مسائل به او کمک کنید. به همین نحو، همسرتان نیز باید بر روی کارهایی که توان انجام آنها را برای حل مسائل دارد، تمرکز کند.
در این مرحله سعی کنید به خود و همسرتان بگویید: “اینها تغییراتی هستند که فکر میکنم میتوانیم اعمال کنیم. ما هر دو باید به سمت جلو حرکت کنیم و نمیخواهم فکر کنی که من تنها فهرستی از کارهایی که باید انجام بدهی، به تو دادهام. بیا بر روی کارهایی که می توانیم با هم انجام دهیم تمرکز کنیم و از یکدیگر انتظار نامعقول برای انجام کاری نداشته باشیم.”
۱۲ راهکار دیگر را که در جهت بهبود زندگی زناشویی خود میتوانید به کار گیرید در این کتاب الکترونیکی مطالعه نمایید.